به دلایل مشروحه ذیل اعتقاد راسخ دارم اولین حضور رئیس جمهور منتخب ملت در نشست مجمع عمومی سازمان ملل موفقیت آمیز بوده وکارنامه قبولی خواهد گرفت :
1- دیدار مستقیم وزرای امور خارجه دو کشور ایران وآمریکا که بعد از انقلاب برای اولین بار اتفاق افتاد وتابوی هولناک عدم مبارزه با دنیای غرب را شکست بی آنکه به اصول وحقوق مشخصه ملت خدشه ای وارد کند.
2- عدم شرکت جناب آقای دکتر روحانی در ضیافت ناهار دبیر کل سازمان ملل ( سهواً یا عمداً ) و شکل نگرفتن دیدار احتمالی ایشان با پرزیدنت اوباما – هرچند برای لحظاتی کوتاه- که خود بهانه ای شد تا فردای همان روز رسانه های آمریکا اینگونه تیتر بزنند: روحانی دست رد به سینه اوباما زد وکاخ سفید تحقیر شد.
3- در آخرین لحظات اقامت هیئت ایرانی در نیویورک، رییس جمهور ایالات متحده طی تماسی تلفنی دقایقی را با همتای ایرانی خود به گفتگو نشست ودر واقع نتوانست اشتیاق خود را برای دیدار با نماینده خوش سیما وشایسته ملت ایران پنهان کند...........
آیا بهترین ترجمان چنین سفری، عزت واقتدار - ایران وایرانی – نیست که متاسفانه سالهای اخیر در انزوای کامل بین المللی، سخت ترین تحریم ها وفشارها را از بابت نگاه غلط دولتمردانش تحمل کرده است ؟ آیا برای دیدار وشنیدن سخنان رئیس جمهور پیشین ما هم این همه اشتیاق وجود داشت؟
اما دریغ وصد افسوس که این روزها به جای قدردانی، شاهد هجمه عظیمی از انتقادات وحتی فراتر خط ونشان کشیدنهای عجیب وغریب عده ای ازسیاسیون وقلم بدستان وطنی بودیم که فضای مطبوعات وشبکه های مختلف اجتماعی را به عرصه نقادی های غیرمنصفانه خویش تبدیل کرده و بی رحمانه ترین انتقادات را متوجه دولت نوپای مردمی ساختند.
دردناکتر اینکه در اقدامی خارج از دایره ادب وفرهنگ والای ایرانی، عده ای موسوم به – نیروهای خود سر- در فرودگاه مهرآباد با پرتاب لنگه کفش به پیشواز رئیس جمهور ملت رفتند وعلاوه بر خدشه دار کردن اذهان بین المللی نسبت به فرهنگ غنی ما ، به نوعی به آراء حداکثری مردم نیز دهن کجی نمودند.
ای کاش جماعت کفش پرتاب کن این روزهای جامعه ما، که بدون شک در جهل و بی خبری مطلق به سر می برند ، می دانستند با این کارهای غیر منطقی خود به عنوان مثال چه ظلمی در حق بیماران صعب العلاجی انجام می دهند که از صبح تا به شام می بایست با دستان خالی برای تهیه داروهای گران قیمت اما شفابخش خود در تکاپو باشند و هرچه بیشتر می دوند کمتر می یابند !...
boro gom sho avazi. tamam in kesafat karia az tarafe hamin ashgha va yeki mesle shoma nokarashone
سلام بر شما دوست عزیز
از اینکه وقت گذاشته اید ومطالب منو خونده اید بسیار ممنون.
وازاینکه نوشته ام اینگونه باعث ناراحتی شما ارجمند شده ، شرمنده. من از توهین شما ناراحت نشدم از این متاسفم که چرا در این ملک کمتر تاب شنیدن سخنان مخالف وجود دارد. بی شک ادبیات گفتاری هر شخصی نشانه ی شخصیت اوست .... ای کاش با دلیل وبرهان پاسخم می دادید نه .....
شاد باشید وهمواره تندرست. منتظر نظرات خوبتان می مانم. بدرود.
درود
این مطلب و خوب اومدین .
مرسی
شاد باشید
در پناه اورمزد
درود
از لطف شما بسیار ممنون.
به ظن من این واقعیت تلخ جامعه ماست.
به امید روزهای بهتر وملکی آبادتر.
سلام دکتر محمدی عزیز.
با افتخار تمام ، ما را نیز به جمع خوانندگان مقاله ها و دست نوشته های صمیمی و ناشی از نگاه عمیق و دلسوزانه تان به وقایع دیروز و امروز پیرامونمان سنجاق کنید.
تبریز غمگین - زمستان 92
سلام عزیز همواره دوست داشتنی
همینکه بنده حقیر را قابل دانسته وبرای خواندن نوشته ایم وقت گذاشته اید بینهایت ممنون. میدانم که در آغاز راهم و تا مقبولیت و پختگی نوشته هایم راه درازی در پیش است، تنها دلخوش به اینم که شوقم بسیار است و انگیزه ام فراوان. امید که عموی تازه کارت را تنها نگذاری و مشوق وراهنمایش باشی. شاد باشی وهمواره تندرست. کرمانشاه- زمستان 92