در منطق عشق
یا باید سوار بر مَرکب احساس
سَر داد
ویا به خواست معشوق
تمام احساس را در قُل و زنجیر کرد،
در هر صورت بازنده ای ،
و این خاصیت عشق است.
اما من – دوست داشتن- را ترجیح می دهم،
که درآن
هردو با هم و برای هم به پایان خط می رسند.
بی هیچ بازنده ای !...
دهم دیماه 92
هرچه گویم عشق را شرح و بیان
چون به عشق آیم خجل مانم از آن
سرور عزیزم
چه مطلب جالبی، استفاده کردم موفق باشید
یک قصه بیش نیست غم عشق و این عجب
کز هر زبان که می شنوم نا مکرر است
بنده نوازی فرمودید به کلبه حقیر سرزدید و وقت گران بهایتان را برای حقیر گذاشتید سپاس
درود.
هر چه گفتیم جز حکایت دوست
وز همه عمر از آن پشیمانیم
سعدیا بی وجود صحبت یار
همه عالم به هیچ نستانیم.
سیر وسفر در دنیای زیباییهای ذهن یاران ادیب و هنرمندی چون شما که بی اغراق تاریخ این مرز وبو م رهین منت شماست برای چون منی مایه مباهات و افتخار است. در پناه یزدان پاک سلامت وتندرست باشید.
سلام.
من مخالفم. تجربه نشون میده که نه عشق هست نه دوست داشتن.به نظر من همش ضرورته.حتی فرزند هم به ضرورتی با ماست ومارا دوست میدارد.
همه اش پوچ ودروغ وفریبی است برای ادامه دادن به زندگی وادامه حیات روی کره زمین.
درود.
منم کاملاً با مخالفتتون مخالفم.
محبت والدین به فرزندان که من بهش میگم دوست داشتن بر پایه هیچ ضرورتی نیست . چه بسیار والدینی که عملاً خود را فدای فرزندان نموده اند. مگر خود شما ارجمند، اینگونه نخواهید کرد؟
درود
یاد اون جمله معروف علی شریعتی افتادم که می گفت : دوست داشتن برتر از عشق است چون عشق در دریا غرق شدن است و دوست داشتن در دریا شنا کردن "
شاد باشید
در پناه اورمزد
درود
حق با شماست
باز هم ممنون.