پاتوق اندیشه ( نقد اجتماعی- ادبی )

پاتوق اندیشه ( نقد اجتماعی- ادبی )

فیزیوتراپیست همایون محمدی
پاتوق اندیشه ( نقد اجتماعی- ادبی )

پاتوق اندیشه ( نقد اجتماعی- ادبی )

فیزیوتراپیست همایون محمدی

ارزشگذاری غلط

در عصر اطلاعات و ارتباطات ، فضای مجازی شرایطی را فراهم آورده تا در کمترین زمان ممکن بتوان ایده ها ، نظرات ، خواسته ها و چه بسا بخشی از اعتراضات مدنی خود را به کاستی های جامعه ، به اشتراک عمومی گذاشت و ضمن تبادل افکار از اندیشه های ناب دیگران نیز آگاه شد و بهره ها جست . لذا از این منظر می توان اینترنت و فضای مجازی را از جمله دستاوردهای مهم و ارزشمند بشری دانست که فی نفسه پتانسیل تسهیل امور و کمک به مدیریت زمان را دارد که بدرستی " طلای نابش " خوانده اند .

در همین راستا چندی پیش در فضای مجازی مطلبی منتشر شد که منتسب به بانوی متعهد و هنرمند سینمای ایران سرکار خانم تهمینه میلانی بود . دلنوشته ای که در آن نگارنده ، نگرانی های خود را از وضعیت زنان جامعه و توجه بیش از حدشان به ظاهر خویش و غافل گشتن از توانمندی هایشان برای مشارکت بیشتر در فعالیتهای اجتماعی ، مطرح کرده و با صداقت تمام به چالش کشانده بود .

براستی دغدغه ها و جایگاه زن امروزی جامعه ی ما همانی است که باید باشد و از او انتظار می رود ؟

آیا درصد مشارکت زنان ما در فعالیتهای اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی جامعه آنقدر هست که با توجه به توانمندیها و پتانسیل بالای وجودیشان بتوان به آن نمره ی قبولی داد ؟ اگر پاسخ منفی است - که متأسفانه هست چه عواملی مانع نقش آفرینی مؤثر زنان در جامعه شده ، آنگونه که بی تعارف برآیندشان به سمت تنزل روزافزون جایگاه رفیع بانوی ایرانی است ؟!..

آیا شما خواننده ی گرامی ، نگرانی این بانوی هنرمند و متعهد را بجا ندانسته و بر آن مهر تأیید نمی زنید ؟!..

 منِ کمترین که اعتقاد دارم چندی است زنان جامعه ی ما توجه به سیرت و صفای باطن را در پس پرداختن به صورت خویش فراموش ، و تمام توتمشان آراستن و آرایش همان ظاهری است که هرگز معرف شخصیت درونی آنان هم نبوده و نیست . نقابی تمام رنگی که با صرف هزینه های بسیار حاصل خواهد شد و صد افسوس که هر روز و بلکه هر ساعت به ضرب جاذبه های فریبنده ی مد روز ، آدمی را تهی تر از فضایل اخلاقی انسانی می کند و از او موجودی بی تفاوت ، گریزان از مسئولیت ، کاملاً مصرف گرا و در نهایت خنثی در مطالبات مدنی جامعه خواهد ساخت .

مگر می توان منکر شد بسیاری از زنان این روزهای جامعه ی ما آنقدر که در فضای مجازی می چرخند تا با ارسال لطیفه ای شیرین خلق کنند تبسمی گذرا را ، برای دانستن بیشتر و افزودن به اطلاعات عمومی شان از خود رغبت و همت نشان نمی دهند ؟ آنقدر که در اینترنت بدنبال یافتن متدهای جدید بوتاکس ، کاشت ناخن ، لیپوساکشن ، تناسب اندام و کاستن از حجم دماغه ی دماغِ عقاب گونه ی خود با روشهای جدید جراحی هستند ، در پی یافتن مطلبی مفید در زمینه ی روشهای تربیتی نوین برای تربیت بهتر فرزندان و یا ارتباط مؤثرتر با همسران خویش نیستند تا با یادگیری آنها گرمابخش هر چه بیشتر کانون پر مهر خانواده باشند !..

آیا برای جامعه ای که زنانش در آرایش ظاهری خود گوی سبقت را از دنیای غرب هم ربوده و در مصرف مواد آرایشی رتبه ی اول جهان را حائز شده اند ، اما هنوز به سنتی ترین روش ممکن تن به ازدواجی می دهند که انتخاب والدین و یا حتی زعمای قوم است و نه خود او ، نباید همچون ابر بهاری گریست و نگران بود ؟!..

شاید آمدن خانم " کندی چارمز " ستاره ی فیلمهای مستهجن هالیوودی به ایران برای انجام عمل جراحی بینی اش ، خود بهترین گواه این مدعا باشد که تا چه حد درگیر ظاهر شده ایم و غافل از باطن خویش !..

متأسفانه زنان جامعه ی ما آنجا که باید به روز باشند ، درگیر سنتی ترین تفکران بسته اند و آنجا که باید پاسدار حریمِ حرمت سنتها و آیین پاک و انسان ساز شرع باشند ، مسخ شده ی جدیدترین مدلهای روزند !.. 

آیا زنانی که اعتدال را فراموش و افراط و تفریط در امور را به حد اعلا رسانده اند جای نگرانی ندارند ؟

یا چنان می پوشند که از نعمت آفتاب عالمتاب و جذب ویتامین د محرومند و یا چنان به رنگ و لعاب مدها و مدلهای هالیوودی دنیای غرب در آمده که گویی هرگز ایرانی نبوده و نیستند . آیا رسیدن سن فحشا به مرز 13 سالگی برای هر ایرانی غیرتمندی نباید نگران کننده باشد و از برایش اشک نه ، که صد چشمه ی خون بگرید ؟

در همین راستا در فضای مجازی یک از هموطنان ارجمندمان با نام مهندس حسین نگراوی جوابیه ای بر متن منتسب به سرکار خانم تهمینه میلانی نوشته بودند که در نوع خود جالب و ارزشمند بود . این عزیز بزرگوار بسیار زیبا و شجاعانه علت این همه بیراه رفتن جامعه ی نسوان را " ارزشگذاری غلط " ما مردان دانسته و پیکان تیر تیز نقدش را به سوی آقایان نشانه رفته بود . واقعیتی که قابل انکار نیست و باید آن را پذیرفت .

اما ای کاش این بزرگوار به دلایل بیشمار این ارزشگذاری غلط توسط مردان هم اشاره می کردند تا نگاه ارزشمندشان به مطلب جامع تر می شد و جلوه ای زیباتر می یافت .

باور راسخ دارم اگر برای مردان جامعه ی ما دیگر فضائلی چون نجابت ، دیانت ، سخاوت ، اصالت ، متانت و ... ملاک نیست و تنها ظاهر زن و چه بسا میزان بهره مندی اش از مال دنیا اهمیت دارد ، به این دلیل است که از برخی متولیان امور به جای پاسداری و صیانت از آموزه های ارزشمند دینی - و در رأس آنها ساده زیستی - جز مال اندوزی و دنیاپرستی ندیده اند . مردان جامعه ی ما به چشم خود دیدند که چگونه امثال شهرام جزایری ها ، بابک زنجانی ها و خاوری ها با ساختن ظاهری موجه ، کمتر دویدند و بیشتر رسیدند !...

لذا در گذر زمان باور به ارزشها در نظرشان کم رنگ تر شد و ملاک ارزشگذاری شان رنگ و بوی دنیا گرفت .

باورشان شد که می توان کار نکرد ، زحمت نکشید و عرق جبین نریخت اما با ادعای دروغین عشق ، خود را به دامان زنی بیاویزند که از مال دنیا بی نصیب نیست و بهره ها دارد !...

آنها به کرات دیدند و تجربه کردند این واقعیت تلخ را که بی داشتن خانه ، ماشین ، ویلا ، حساب بانکی پر و پیمانه و ... از کمتر زنی پاسخ " بله " می شنوند و تا مادامی که محرومند از این داشته های رؤیایی ، باید بی خیال ازدواج شوند !...

اصلاً مال دنیا آنقدر در ذائقه ی دلشان شیرین آمد و نکو جلوه کرد که برای تصاحبش باور به ارزشها را از دست دادند و در این وادی چه الگویی بهتر از آنچه که امثال بابک زنجانی ها برایشان ترسیم کرده اند :

نابرده رنج ، صاحب گنج شوند و یک شبه ره صد ساله روند .

و این حکایت تلخ جامعه ی امروز ماست که به فرموده ی مقام معظم رهبری ( حفظ الله تعالی )  تنها با استعانت و الگو برداری از سیره ی نبوی ( ص) و ساده زیستی ائمه معصومین ( ع) می توان درصدد حل آن برآمد و بدان فائق شد . بی شک برای احیاء مجدد ارزشها و حاکمیت فضائل انسانی ، شما عزیزان گرامی بهتر از من می دانید که چاره ای جز این نداشته و نداریم ، داریم ؟!..  

  همایون محمدی - 30 مرداد ماه 95  

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.